خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 157

1. ای من ز دو چشم نیم مستت مست

2. وز دست تو رفته عقل و دین از دست

3. بنشین که نسیم صبحدم برخاست

4. برخیز که نوبت سحر بنشست

5. با روی تو رونق قمر گم شد

6. وز لعل تو قیمت شکر بشکست

7. گوئی در فتنه و بلا بگشود

8. نقاش ازل که نقش رویت بست

9. برداشت دل شکسته از من دل

10. واندر سر زلف دلکشت پیوست

11. از لعل تو یکزمان شکیبم نیست

12. بی باده کجا قرار گیرد مست

13. در عشق تو ز آب دیده خواجو را

14. آخر بر هر کس آبروئی هست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اندرین شهر دلم بستهٔ گندم گونیست
* ورنه صد شهر چنین را به جوی نفروشم
شعر کامل
اوحدی
* دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
* که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
شعر کامل
حافظ
* مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
* نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
شعر کامل
وحشی بافقی