خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 175

1. آن حور ماه چهره که رضوان غلام اوست

2. جنت فراز سرو قیامت قیام اوست

3. گر زانکه مشک ناب ز چین می‌شود پدید

4. صد چین در آن دو سلسلهٔ مشک‌فام اوست

5. مقبل کسی کش او بغلامی کند قبول

6. ای من غلام دولت آنکو غلام اوست

7. عامی چو من بحضرت سلطان کجا رسد

8. لیکن امید بنده بانعام عام اوست

9. پروانه گر چو شمع بسوزد عجب مدار

10. کان سوختن ز پختن سودای خام اوست

11. مشتاق را بکعبه عبادت حلال نیست

12. الا بکوی دوست که بیت الحرام اوست

13. وحشی ببوی دانه بدام اوفتد ولیک

14. خرم دلی که دانه خال تو دام اوست

15. هر کو کند بماه تمامت مشابهت

16. این روشنست کز نظر ناتمام اوست

17. خواجو بترک نام نکو گفت و ننگ داشت

18. از ننگ و نام اگر چه که ننگم ز نام اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
* گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
شعر کامل
حافظ
* به امیدی که چون باد بهار از در درون آیی
* چو گل در دست خود داریم نقد زندگانی را
شعر کامل
صائب تبریزی
* در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
* مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
شعر کامل
حافظ