خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 309

1. آنکو به شکر ریزی شور از شکر انگیزد

2. هر دم لب شیرینش شوری دگر انگیزد

3. گر زانکه ترش گردد ور تلخ دهد پاسخ

4. از غایت شیرینی از لب شکر انگیزد

5. لؤلؤ ز صدف خیزد وین طرفه که هر ساعت

6. از لعل گهر پوشش لؤلؤی تر انگیزد

7. از نافهٔ تاتاری بر مه فکند چنبر

8. وانگه بسیه کاری مشک از قمر انگیزد

9. گر زلف سیه روزی از چهره براندازد

10. ماهیست تو پنداری کز شب سحر انگیزد

11. برخیزم و بنشانم در مجلس اصحابش

12. کان فتنه چو برخیزد صد فتنه برانگیزد

13. خونشد جگر از دردم وندر غم او هر دم

14. از دیدهٔ خونبارم خون جگر انگیزد

15. سیمی که مرا باید از دیده شود حاصل

16. وجهم به از این چبود کز چهره برانگیزد

17. چون یاد کند خواجو یاقوت گهر بارش

18. از چشم عقیق افشان عقد گهر انگیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم بدت مباد، که نقل و شراب من
* آماده از دو چشم چو بادام کرده ای
شعر کامل
صائب تبریزی
* گلی دیدم نچیدم بامدادش
* دریغا چون شب آمد برد بادش
شعر کامل
نظامی
* دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
* خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
شعر کامل
حافظ