خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 399

1. چو مطربان سحر آهنگ زیر و بام کنند

2. معاشران صبوحی هوای جام کنند

3. بیک کرشمه مکافات شیخ و شاب دهند

4. بنیم جرعه مراعات خاص و عام کنند

5. مرا بحلقهٔ رندان درآورید مگر

6. بیک دو جام دگر کار من تمام کنند

7. خوشا بوقت سحر شاهدان عربده جوی

8. شراب بر کف و آغاز انتقام کنند

9. اگر نماند به میخانه بادهٔ صافی

10. بگوی کز لب میگون دوست وام کنند

11. برآید از دل تنگم نوای نغمهٔ زیر

12. چو بلبلان سحر خوان هوای بام کنند

13. بیا که پیش رخت ذره‌وار سجده کنم

14. چو آفتاب برآید مغان قیام کنند

15. مرا ز مصطبه بیرون فکند پیر مغان

16. که کنج میکده صاحبدلان مقام کنند

17. چو بی تو خون دلست اینک می‌خورد خواجو

18. چراش باده گساران شراب نام کنند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
* دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
شعر کامل
سعدی
* نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند
* جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
شعر کامل
حافظ
* حدیث عشق به طومار در نمی‌گنجد
* بیان دوست به گفتار در نمی‌گنجد
شعر کامل
سعدی