صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4652

1. نمی دانند اهل غفلت انجام شراب آخر

2. به آتش می رود این غافلان از راه آب آخر

3. هواجویی که کشتی در محیط باده اندازد

4. سرخود در سر می می کند همچون حباب آخر

5. اگر در آتش افتد پاک طینت فیض می بخشد

6. که گل گردد برای رفع درد سر گلاب آخر

7. زکار افتاد چون ظالم به اهل ظلم پیوندد

8. که بال تیر می گردد پرو بال عقاب آخر

9. مکرر می گزد دل را اگر شهد و شکر باشد

10. نشد صائب ترا سیری نصیب از خورد و خواب آخر؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
* و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
شعر کامل
حافظ
* عیب نبود گر ترنج از دست نشناسم که نیست
* در همه مصرم کسی چون یوسف کنعان عزیز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* گر دعای دردمندان مستجاب است ای حبیب
* از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب
شعر کامل
هلالی جغتایی