خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 415

1. ترک من گوئی که بازش خاطر نخجیر بود

2. کابرویش چاچی کمان و نوک مژگان تیر بود

3. گه ز چین زلف او صد شور در چین میفتاد

4. گه ز چشم جادوش صد فتنه در کشمیر بود

5. دوش ترکی تیغ زن را مست می‌دیدیم بخواب

6. چون بدیدم چشم شوخ دلبرم تعبیر بود

7. غنچه در مهد زمرد در تبسم بود و باز

8. بلبل شب خیز کارش نالهٔ شبگیر بود

9. چنگ در زنجیر زلفش چون زدم دیوانه‌وار

10. زیر هر مویش دلی دیوانه در زنجیر بود

11. نقش می‌بستم کزو یکباره دامن در کشم

12. لیکن از شوقم سرشک دیده دامنگیر بود

13. پیر دیرم دوش می‌گفت ای جوانان بنگرید

14. کاین جوان خسته خاطر در محبت پیر بود

15. گفتم از قیدش بدانائی برون آیم ولیک

16. آنچنان تدبیر کردم وینچنین تقدیر بود

17. بامدادان چون برآمد ماه بی مهرم ببام

18. زیر بامش کار خواجو ناله‌های زیر بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
* شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است
شعر کامل
حافظ
* آنچه دیدی بر قرار خود نماند
* وینچه بینی هم نماند بر قرار
شعر کامل
سعدی
* عاشقانی که باخبر میرند
* پیش معشوق چون شکر میرند
شعر کامل
مولوی