خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 414

1. تا ترا برگ ما نخواهد بود

2. کار ما را نوا نخواهد بود

3. از دهانت چنین که می‌بینیم

4. کام جانم روا نخواهد بود

5. چین زلف ترا اگر بمثل

6. مشک خوانم خطا نخواهد بود

7. سر پیوند آرزومندان

8. خواهدت بود یا نخواهد بود

9. می صافی بده که صوفی را

10. هسچ بی می صفا نخواهد بود

11. آنکه بیگانه دارد از خویشم

12. با کسی آشنا نخواهد بود

13. چند را نیم اشک در عقبش

14. کالتفاتش بما نخواهد بود

15. سخن یار اگر بود دشنام

16. ورد ما جز دعا نخواهد بود

17. ماجرائی که اشک می‌راند

18. به از آن ماجرا نخواهد بود

19. خیز خواجو که هیچ سلطانرا

20. غم کار گدا نخواهد بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
* ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
شعر کامل
حافظ
* نکهتِ عنبرِ سارا همه عالم بگرفت
* تاصبا شانه زد آن طرّۀ عنبرسا را
شعر کامل
جامی
* عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
* چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شعر کامل
حافظ