خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 467

1. صبح چون گلشن جمال تو دید

2. برعروسان بوستان خندید

3. نام لعلت چو بر زبان راندم

4. از لبم آب زندگانی بچکید

5. صبحدم حرز هفت هیکل چرخ

6. از سر مهر بر رخ تو دمید

7. مرغ جان در هوات پر می‌زد

8. بال زد وز پیت روان بپرید

9. هر که شد مشتری مهر رخت

10. خرمن مه به نیم جو نخرید

11. وانکه چون دیده دید روی ترا

12. خویشتن را بهیچ روی ندید

13. سر مکش زانکه از چمن بیرون

14. سرو تا سرکشید سرنکشید

15. در رهت خاک راه شد خواجو

16. لیک بر گرد مرکبت نرسید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قیامتست سفر کردن از دیار حبیب
* مرا همیشه قضا را قیامتست نصیب
شعر کامل
سعدی
* کفر و دین روشن ضمیران را نمی سازد دو دل
* کی شود شبنم دورو، گر بر گل رعنا نشست؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* گل از نسرین همی‌پرسد که چون بودی در این غربت
* همی‌گوید خوشم زیرا خوشی‌ها زان دیار آمد
شعر کامل
مولوی