خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 577

1. چو حرفی بخوانی ز طومار عشق

2. شود منکشف بر تو اسرار عشق

3. بیار آب حسرت که جز سیم اشک

4. روان نیست نقدی ببازار عشق

5. نشانم ز کنج صوامع مجوی

6. که شد منزلم کوی خمار عشق

7. تلف گشت عمرم در ایام مهر

8. بدل گشت دلقم به زنار عشق

9. بیا تا چو بلبل بهنگام صبح

10. بنالیم بر طرف گلزار عشق

11. کسانی که روزی نگشتند اسیر

12. چه دانند حال گرفتار عشق

13. بخوانی سواد سویدای دل

14. اگر برتو خوانند طومار عشق

15. مکن عیب خواجو که ارباب عقل

16. نباشند واقف بر اطوار عشق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
* همه دانند که در صحبت گل خاری هست
شعر کامل
سعدی
* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی
* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی