خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 625

1. چو نام تو در نامه‌ئی دیده‌ام

2. به نامت که بردیده مالیده‌ام

3. بیاد زمین بوس درگاه تو

4. سرا پای آن نامه بوسیده‌ام

5. ز نام تو وان نامهٔ نامدار

6. سر بندگی بر نپیچیده‌ام

7. جز این یک هنر نیست مکتوب را

8. و گرهست یاری من این دیده‌ام

9. که آنها که در روی او خوانده‌ام

10. جوابی ازو باز نشنیده‌ام

11. قلم چون سر یک زبانیش نیست

12. از آن ناتراشیده ببریده‌ام

13. ولی اینکه بنهاد سر بر خطم

14. ازو راستی را پسندیده‌ام

15. زبانم چو یارای نطقش نماند

16. زبانی ز نی بر تراشیده‌ام

17. بیا ای دبیر ار نداری مداد

18. سیاهی برون آور از دیده‌ام

19. چو زلف تو شوریده شد حال من

20. ببخشای برحال شوریده‌ام

21. سیه کرده‌ام نامه از دود دل

22. سیه روتر از خامه گردیده‌ام

23. چو خواجو درین رقعه از سوز عشق

24. بنی آتشی تیز پوشیده‌ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خود را چو برگ کاه سبک کن ز هر چه هست
* آنگه کمند جاذبه کهربا ببین
شعر کامل
صائب تبریزی
* نشود دیده من باز چو بادام به سنگ
* بس که از دیدن اوضاع جهان سیرم من
شعر کامل
صائب تبریزی
* قد اگر این است و اندام این ور عنائی توراست
* راستی در قد سرو راستین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی