خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 674

1. این چه بویست که از باد صبا می‌شنوم

2. وین چه خاکست کزو بوی وفا می‌شنوم

3. گر نه هدهد ز سبا باز پیام آوردست

4. این چه مرغیست کزو حال سبا می‌شنوم

5. از کجا می‌رسد این قاصد فرخنده کزو

6. مژده آنمه خورشید لقا می‌شنوم

7. ای عزیزان اگر از مصر نمی‌آید باد

8. بوی پیراهن یوسف ز کجا می‌شنوم

9. می‌کنم ناله و فریاد ولی از در و کوه

10. سخن سخت بهنگام صدا می‌شنوم

11. نسبت شکل هلال و صفت قامت خویش

12. یک بیک زان خم ابروی دوتا می‌شنوم

13. این چه رنجست کزو راحت جان می‌یابم

14. وین چه دردست کزو بوی دوا می‌شنوم

15. ای رفیقان من از آن سرو صنوبر قامت

16. بصفت راست نیاید که چها می‌شنوم

17. باد صبح از من خاکی اگرش گردی نیست

18. هر نفس زو سخن سرد چرا می‌شنوم

19. سخن آن دو کمانخانهٔ ابروی دو تا

20. نه باندازهٔ بازوی شما می‌شنوم

21. هر گیاهی که ز خون دل خواجو رستست

22. دمبدم زو نفس مهر گیا می‌شنوم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این باد بهار بوستانست
* یا بوی وصال دوستانست
شعر کامل
سعدی
* سر تسلیم نهادیم به حکم و رایت
* تا چه اندیشه کند رای جهان آرایت
شعر کامل
سعدی
* سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
* دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
شعر کامل
سعدی