خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 675

1. حکایت رخت از آفتاب می‌شنوم

2. حدیث لعل لبت از شراب می‌شنوم

3. ز آب چشمه هر آن ماجرا که می‌رانم

4. ز چشم خویش یکایک جواب می‌شنوم

5. کسی که نسخهٔ خط تو می‌کند تحریر

6. ز خامه‌اش نفس مشک ناب می‌شنوم

7. شبی که نرگس میگون بخواب می‌بینم

8. ز چشم مست تو تعبیر خواب می‌شنوم

9. ز حسرت گل رویت چو اشک می‌ریزم

10. ز آب دیده نسیم گلاب می‌شنوم

11. چنان بچشمهٔ نوشت تعطشی دارم

12. که مست می‌شوم ار نام آب می‌شنوم

13. فروغ خاطر خویش از شراب می‌یابم

14. نوای نغمهٔ دعد از رباب می‌شنوم

15. حدیث ذره اگر روشنت نمی‌گردد

16. ز من بپرس که از آفتاب می‌شنوم

17. گهی کز آتش دل آه می‌زند خواجو

18. در آن نفس همه بوی کباب می‌شنوم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتی، ار من بروم هیچ مرا یاد کنی
* این حکایت به کسی گوی که جان خواهد داشت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
* گناه بخت پریشان و دست کوته ماست
شعر کامل
حافظ
* در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
* مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
شعر کامل
حافظ