خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 759

1. ای سر زلف تو لیلی و جهانی مجنون

2. عالمی بر شکن زلف سیاهت مفتون

3. خسروان شکر شیرین سخنت را فرهاد

4. عاقلان طرهٔ لیلی صفتت را مجنون

5. خال زنگیت سیاهیست بغایت مقبل

6. زلف هندوت بلالیست بغایت میمون

7. سر موئیست میان تو ولی یکسر موی

8. در کنار من دلخسته ترا نیست سکون

9. از میان تو هر آن نکته که صورت بستم

10. بجز این معنی باریک نیامد بیرون

11. کاف و نون پیش من آنست که خود ممکن نیست

12. مگر آن زلف چو کاف و خم ابروی چو نون

13. چشم خونخوار تو چون تشنه بخون دل ماست

14. هست دور از تو مرا چشمی و صد چشمهٔ خون

15. چون فغان من دلسوخته از گردونست

16. می‌رسانم همه شب آه و فلک بر گردون

17. هست یاقوت تو چون گفتهٔ خواجو شیرین

18. مهر رخسار تو چون محنت او روز فزون


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم من کرد به هر گوشه روان سیل سرشک
* تا سهی سرو تو را تازه‌تر آبی دارد
شعر کامل
حافظ
* کار هر دل نیست راز عشق پنهان داشتن
* زور این می می کند چون نار خندان شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای روی تو راحت دل من
* چشم تو چراغ منزل من
شعر کامل
سعدی