خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 913

1. ای سبزه دمانیده بگرد قمر از موی

2. سر سبزی خط سیهت سر بسر از موی

3. جز پرتو رخسار تو از طره شبرنگ

4. هرگز نشنیدیم طلوع قمر از موی

5. بر طرف بناگوش تو آن سنبل مه پوش

6. افکنده دو صد سلسله بر یکدگر از موی

7. بی‌موی میانت تن من در شب هجران

8. چون موی میانت شده باریکتر از موی

9. موئی ز میانت سر موئی نکند فرق

10. تا ساخته‌ئی موی میانرا کمر از موی

11. موئیست دهان تو و از موی شکافی

12. هنگام سخن ریخته لؤلؤی تر از موی

13. بیرون ز میان تو که ماننده موئیست

14. کس بر تن سیمینت نبیند اثر از موی

15. خواجو چو بوصف دهنت موی شکافد

16. یک نکته نگوید ز دهانت مگر از موی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
* چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
شعر کامل
سعدی
* ملامت من مسکین کسی کند که نداند
* که عشق تا به چه حدست و حسن تا به چه غایت
شعر کامل
سعدی
* عارف گوینده بگو تا که دعای تو کنم
* چونک خوش و مست شوم هر سحری وقت دعا
شعر کامل
مولوی