مسعود سعد سلمان_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1

1. ای ترک لاله رخ بده آن لاله گون شراب

2. تابان ز جام چون رخ لعل از قصب نقاب

3. من گویمی گلابست آن می که می دهی

4. گر هیچ گونه گونه گل داردی گلاب

5. جز دوستی ناب نیابی ز من همی

6. واجب بود که از تو بیابم نبید ناب

7. تیره نکردش آتش آنگه که آب بود

8. اکنون که آتش است ضعیفش مکن به آب

9. آبست و آتش است و زو شد خراب غم

10. نشگفت ار آب و آتش جایی کند خراب

11. آسایش است و خرمی از آب دیده را

12. اینست و زان بلی که کند دیده را به خواب

13. از لطف بر دوید به سر وین شگفت نیست

14. روح است و روح را سوی بالا بود شتاب

15. در مغز و طبعم افتاد آتش ز بهر آنک

16. دست تو بر نبید و بلور است و آفتاب

17. تا ندهیم نبیدی چون دیده خروس

18. باشد به رنگ روزم چون سینه غراب


بعدی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زمانه به خون تو تشنه شود
* براندام تو موی دشنه شود
شعر کامل
فردوسی
* کس از سر بزرگی نباشد به چیز
* کدو سر بزرگ است و بی مغز نیز
شعر کامل
سعدی
* جهان آفریننده یار منست
* دل و تیغ و بازو حصار منست
شعر کامل
فردوسی