مسعود سعد سلمان_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 2

1. گفتم که چند صبر کنم ای نگار گفت

2. تا هست عمر گفتم رنجه مدار گفت

3. بی رنج عشق نبود گفتم نیم به رنج

4. فرسوده چند باشد ازین ای نگار گفت

5. جز انتظار روی ندارد تو را همی

6. گفتم شدم هلاک من از انتظار گفت

7. این روزگار با تو بدست این ازو شناس

8. گفتم که نیک کی شودم روزگار گفت

9. چون گشت زایل این سخط شهریار راد

10. گفتم که کی شود سخط شهریار گفت

11. چون بخت رام گردد تا تو رسی به کام

12. گفتم که بخت کی شودم جفت و یار گفت

13. آمرزشی بخواه شود عفو جرم تو

14. این گفت در کریم نبی کردگار گفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
* ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
شعر کامل
وحشی بافقی
* خوش می‌روی در کوی ما خوش می‌خرامی سوی ما
* خوش می‌جهی در جوی ما ای جوی و ای جویای ما
شعر کامل
مولوی
* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی