محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 105

1. گر بدانی که گرفتار کمندت دل کیست

2. ور کنی جزم که مهر تو در آب و گل کیست

3. داد عصمت دهی از بهر رضای دل او

4. تا هوس پیشه بداند که دلت مایل کیست

5. سگت آهسته نهد پا به زمین از غیرت

6. تا بداند که سر کوی تو سر منزل کیست

7. بعد از آن هم که کنی به سملم از تاب حسد

8. ترسم از رشک بگویند که این به سمل کیست

9. برده این قافله از قافله مشگ سبق

10. یارب این عطرفشانی عمل محمل کیست

11. گرچه آواز وی از محفل او می‌شنوم

12. دلم از دغدغه خونست که در محفل کیست

13. محتشم زد چو گدایان در دریوزه عام

14. تا به این پی نتوان برد که او سائل کیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
* این توانم که بیایم به محلت به گدایی
شعر کامل
سعدی
* ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
* یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش
شعر کامل
وحشی بافقی
* فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را
* عشرت امروز بی اندیشه فرداخوش است
شعر کامل
صائب تبریزی