محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 118

1. آینهٔ جان به جز آن روی نیست

2. سلسلهٔ دل به جز آن موی نیست

3. رخ اگر اینست که آن ماه راست

4. روی دگر ماه و شان روی نیست

5. قد اگر این است که آن سرور است

6. سرو سهی را قد دلجوی نیست

7. نگهت اگر نگهت گیسوی اوست

8. یک سر مو غالیه را بوی نیست

9. گر سخن اینست که او می‌کند

10. در همهٔ عالم دو سخنگوی نیست

11. خوی بد از فتنه‌گریهای اوست

12. یار به از دلبر بدخوی نیست

13. محتشم از جان چو سگ کوی اوست

14. آه چرا بر سر آن کوی نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برگ نسرین ترا بی خار می‌یابم هنوز
* باغ رخسارت پر از گلنار می‌یابم هنوز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
* که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
شعر کامل
صائب تبریزی
* برگ خرمایم که از من باد زن سازند خلق
* باد سردم در لب است و ریز ریز اجزای من
شعر کامل
خاقانی