محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 120

1. گرچه بر رویم در لطف از توجه بازداشت

2. تا توانست از درم بیرون به حکم نازداشت

3. جراتم با آن که بی‌دهشت به صحبت می‌دواند

4. دور باش مجلس خاصم بر آن در بازداشت

5. بزم شد فانوس و جانان شمع و دل پروانه‌ای

6. کز برون خد را بگرد شمع در پرواز داشت

7. دل که در بزمش به حیلت دخل نتوانست کرد

8. گریه بر خواننده عقل حیل پرداز داشت

9. شد نصیب من که صید لاغرم اما ز دور

10. در کمان هر تیر کان ترک شکارانداز داشت

11. بر رخم محرومی صحبت در امید بست

12. خاصه آن صحبت که وی با محرمان راز داشت

13. محتشم کز قرب روز افزون تمام امید بود

14. کی خبر زین عشق هجر انجام وصل آغاز داشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
* سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست
شعر کامل
حافظ
* زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت
* کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* مگر فلک ز شفق دست در حنا دارد
* که عقده ای نگشاید ز رشته کارم
شعر کامل
صائب تبریزی