محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 141

1. عمرها فکر وصال تو عبث بود عبث

2. عشق‌بازی به خیال تو عبث بود عبث

3. سالها قطره زدن مور ضعیفی چو مرا

4. در پی دانهٔ خال تو عبث بود عبث

5. از تو هرگز چو سرافراز به سنگی نشدیم

6. میوهٔ جستن ز نهال تو عبث بود عبث

7. بی‌لبت تشنه چو مردیم شکیبائی ما

8. در تمنای زلال تو عبث بود عبث

9. پر برآتش زدن مرغ دل ما ز وفا

10. بر سر شمع جمال تو عبث بود عبث

11. به جوابی هم ازو چون نرسیدی ای دل

12. زان غلط بخش سئوال تو عبث بود عبث

13. محتشم فکر من اندر طلب او همه عمر

14. چون خیالات محال تو عبث بود عبث


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ترا کارهای درشتست پیش
* گهی گرگ باید بدن گاه میش
شعر کامل
فردوسی
* به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار
* که بر و بحر فراخست و آدمی بسیار
شعر کامل
سعدی
* جای نزهت نیست گیتی را که اندر باغ او
* نیشکر چون برگ سنبل زهر دارد در میان
شعر کامل
خاقانی