محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 183

1. آن پری بگذشت و سوی ما نگاهی هم نکرد

2. کشت در ره بی‌گناهی را و آهی هم نکرد

3. صبر من کاندر عیار از هیچ کوهی کم نبود

4. هم عیاری در هوای او نگاهی هم نکرد

5. برق قهر او که گشت غیر را سالم گذاشت

6. در ریاض ما مدارا با گیاهی هم نکرد

7. بر سر من بود ازو سودای لطف دائمی

8. او سرافرازم به لطف گاه گاهی هم نکرد

9. سر گران گشت از می و بر خوابگاه سر بماند

10. وز سردوش اسیران تکیه گاهی هم نکرد

11. دل که کرد از قبله در محراب ابروی تو رو

12. از سر بیداد گویا عذر خواهی هم نکرد

13. محتشم زلفش به من سر در نیارد از غرور

14. ترک ناز و سرکشی با من سیاهی هم نکرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
* خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
شعر کامل
حافظ
* یاد ایامی که پیش او وجودی داشتم
* در حریم او ره گفت و شنودی داشتم
شعر کامل
صائب تبریزی
* پای تویی دست تویی هستی هر هست تویی
* بلبل سرمست تویی جانب گلزار بیا
شعر کامل
مولوی