محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 182

1. از جیب حسن سرو قدی سر بدر نکرد

2. کز خجلت تو خاک مذلت به سر نکرد

3. برق اجل به خرمنی آتش نزد دلیل

4. تا مشورت به خوی تو بیدادگر نکرد

5. چشمت ز گوشه‌ای یزک غمزه سر نداد

6. کز گوشه دگر سپه فتنه سر نکرد

7. در بزم کس نماند که پنهان ز دیگران

8. از نرگسش نشانه تیر نظر نکرد

9. تا مدعی ز ابروی او چشم بر نداشت

10. تیری از آن کمان به دل من گذر نکرد

11. برد آن چنان دلم که نخستین نگاه را

12. در دلبری مدد به نگاه دگر نکرد

13. صد عشوه کرد چشم تو ضایع برای غیر

14. کاتش به جان من زد و دروی اثر نکرد

15. تیر کرشمه تو که با دل به جنگ بود

16. کرد آشتی چنان که مرا هم خبر نکرد

17. قانع نشد به نیم نگاه تو محتشم

18. خاشاک نیم‌سوز ز آتش حذر نکرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا
* بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست
شعر کامل
مولوی
* بی تو حرامست به خلوت نشست
* حیف بود در به چنین روی بست
شعر کامل
سعدی
* کافی است بهر سوختنم یک نگاه گرم
* آتش به جانم از سخن آتشین مزن
شعر کامل
صائب تبریزی