محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 238

1. همنشین امشب اگر آن بت چنین خواهد بود

2. کنج ویرانهٔ ما شاه نشین خواهد بود

3. زهره در مجلس ما سجده ز مه خواهد خواست

4. میر مجلس اگر آن زهره جبین خواهد بود

5. آتش از غیرت این خانه به خود خواهد زد

6. هر پری خانه که در روی زمین خواهد بود

7. ای که آگه نه‌ای از آمدن آن بت مست

8. ساعتی باش که صحبت به ازین خواهد بود

9. پیش آن بت که سراپردهٔ جان منزل اوست

10. کمترین پیشکش ما دل و دین خواهد بود

11. از بهشتی صفتی غمکدهٔ ما امشب

12. با سراپردهٔ فردوس قرین خواهد بود

13. محتشم محفل ما امشب از آن غیرت حور

14. من برآنم که به از خلد برین خواهد بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ازان چادر قیر بیرون کشید
* بدندان لب ماه در خون کشید
شعر کامل
فردوسی
* دل رام دستت شد ولی بر وی میفشان آستین
* ترسم که ناگه رم دهی این مرغ دست آموز را
شعر کامل
وحشی بافقی
* توشهٔ بخل میندوز که دو دست و غبار
* سوزن کینه مپرتاب که خنجر گردد
شعر کامل
پروین اعتصامی