محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 269

1. قضا از آسمان هرگه در بیداد بگشاید

2. زمین بر من زبان بهر مبارک باد بگشاید

3. به خاک از رشحهٔ خون نقش شیرین آید ولیلی

4. رگ فرهاد و مجنون را اگر فصاد بگشاید

5. خط پرویز را از عشق خود در وادی شیرین

6. که هر جا مشکلی در ره بود فرهاد بگشاید

7. زبان عجز بگشاید که ای شاه جفا پیشه

8. کز استیلا کمین بر صید و خود صیاد بگشاید

9. قضا پیش از محل تیر بلائی گر کند پرکش

10. نگهدارد که روزی بر من ناشاد بگشاید

11. در حرمان که دارد صبر دخلی در گشاد آن

12. کلیدش هست چون بر گشته بیداد بگشاید

13. گره از تار زلفش محتشم نتوان گشود اما

14. اگر توفیق باشد کور مادرزاد بگشاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رشک می آید مرا از جامه بر اندام تو
* با تو ای گل جای در یک پیرهن باید مرا
شعر کامل
رهی معیری
* قرب نیکان را نمی باشد سرایت در بدان
* کز شکر شیرین نگردد چون بود بادام تلخ
شعر کامل
صائب تبریزی
* یک ذره وفا را به دوعالم نفروشیم
* هرچند درین عهد خریدار ندارد
شعر کامل
صائب تبریزی