محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 279

1. عرق از برگ گل انگیختنش را نگرید

2. آب و آتش بهم آمیختنش را نگرید

3. دامن افشاندن و برخاستنش را بینید

4. ساغر افکندن و می ریختنش را نگرید

5. همچو طفلی که دهد بازی مرغان حریص

6. دام به نهادن و بگریختنش را نگرید

7. گرچه می‌گویم و غیرت به دهان می‌زندم

8. کوه سیم از کمر آویختنش را نگرید

9. جان دیوانهٔ من می‌رود اینک بیرون

10. از بدن رابطه به گسیختنش را نگرید

11. محتشم اشک ز چشم آه ز دل کرده رها

12. فتنه از بحر و بر انگیختنش را نگرید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نان جو بر سفره ما گر نباشد، گو مباش
* نعمتی همچون زبان گندمین داریم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
* که از میان تهی بانگ می‌کند خشخاش
شعر کامل
سعدی
* دل تو چون گل رعنا دو رنگ افتاده است
* وگرنه حسن خزان و بهار یکدست است
شعر کامل
صائب تبریزی