محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 301

1. عشق کهن به کوی تو می‌آردم هنوز

2. واندر صف سگان تو می‌داردم هنوز

3. با آن که برده ترک توام حدت از سرشک

4. الماس ریزه از مژه می‌باردم هنوز

5. زو دست قطع اشگ که دهقان روزگار

6. درسینه تخم مهر تو می‌کاردم هنوز

7. آزرد جانم از تو ز آزارهای پیش

8. جان سازمش نثار گر آزاردم هنوز

9. غم که دور از من دیوانه نگردد هرگز

10. آشنائیست که بیگانه نگردد هرگز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر آدمی که کشتهٔ شمشیر عشق شد
* گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست
شعر کامل
سعدی
* فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
* چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست
شعر کامل
حافظ
* محتسب نمی‌داند این قدر که صوفی را
* جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی
شعر کامل
حافظ