محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 375

1. این آینه‌گون سقف که آبیست معلق

2. نسبت به من تشنه سرابیست معلق

3. این گوی که دستی نگهش داشته زان سوی

4. چون قطره آبی ز سحابیست معلق

5. دل می‌کنداز غب‌غب و روی تو تصور

6. کز آتش سوزنده حبابیست معلق

7. کاکل که به بوسیدن دوشت شده مایل

8. گوئی ز سر سرو غرابیست معلق

9. در حلقهٔ فتراک تو دایم دل بریان

10. آویخته چون مرغ کبابیست معلق

11. این کاسه سر کاون پر نشئه ز عشقت

12. از بوالعجبی جام شرابیست معلق

13. در سینهٔ دل زیر و زبر گشته ز خویت

14. لرزنده‌تر از قطرهٔ آبیست معلق

15. دل کز طمع لعل تو افتاده در آن زلف

16. آویخته مرغی ز طنابیست معلق

17. از هر مژه محتشم ای گوهر سیراب

18. از بهر نثارت در نابیست معلق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کیست در این شهر که او مست نیست
* کیست در این دور کز این دست نیست
شعر کامل
مولوی
* چون ز نسیم می‌شود زلف بنفشه پرشکن
* وه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
* نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
شعر کامل
حافظ