محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 388

1. ای دهانت را موکل خضر خط بر سلسبیل

2. رشحه‌ای بر دوزخ آسایان هجران کن سبیل

3. گر به جای آتش نمرود بودی یک شرار

4. ز آتش هجران خلل می‌کرد در کار خلیل

5. آب رود نیل را از دست ناید رفع آن

6. عشق یوسف بر زلیخا چون کشید انگشت نیل

7. کام بخشی عالمی را لیک غیر از عاشقان

8. حاتم وقتی ولی نسبت به خیل خود به خیل

9. ای به قتل عاشقان خوشوقت چونوقتست آن

10. کافتد اندر دشت محشر چشم قاتل بر قتیل

11. محتشم پرواز مرغ قدرت او گرد او

12. نیست ممکن گر برو بندند بال جبرئیل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در قیامت می شود شیرین، زبان در کام ما
* تلخی بادام ما را شور محشر می برد
شعر کامل
صائب تبریزی
* باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
* بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
شعر کامل
حافظ
* ظالم به ظلم خویش گرفتار می شود
* از پیچ و تاب نیست رهایی کمند را
شعر کامل
صائب تبریزی