محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 509

1. تائبم از می به دور نرگس غماز او

2. تا نگویم در سر مستی به مردم راز او

3. می‌شوم غمگین اگر سوی خود آوازم کند

4. زان که می‌ترسم رقیبی بشنود آواز او

5. با وجود آن که یک نازش به صد جان می‌خرم

6. کرده استغنای عشقم بی‌نیاز از ناز او

7. تیر او مرغیست دست آموز و مرغ روح ما

8. چون دل طفلان به پرواز است از پرواز او

9. هر کرا بینم که دم گرمست ازو ایمن نیم

10. زان که می‌ترسم به تقریبی شود دمساز او

11. ترک من شد مست و بر دوش رقیب انداخت دست

12. وه که شد ملک دلم ویران ز دست انداز او

13. هر کجا مطرب ز نظم محتشم خواند این غزل

14. آفرین کردند بر طبع سخن پرداز او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی
* بید مجنون در تمام عمر سر بالا نکرد
* حاصل بی حاصلی نبود به جز شرمندگی
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز ناله ای که کند خامه می توان دانست
* که کوه درد به دل صاحب سخن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی