محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 526

1. مدعی در مجلسم جا می‌دهد پهلوی تو

2. تا شود آگاه اگر ناگاه بینم روی تو

3. از خطایی گه گهم بنواز در پهلوی خویش

4. تا به تقریب سخن چشم افکنم بر روی تو

5. نیست رویت در مقابل لیک می‌گوید به من

6. صد سخن هر جنبشی از گوشهٔ ابروی تو

7. غیر نگذارد که گردم با سگانت آشنا

8. تا شوم رسوا اگر گردم به گرد کوی تو

9. باد را نگذارد از تدبیر در کویت رقیب

10. تا نیارد سوی من روز جدائی بوی تو

11. راز چون گوئی به کس رشگم کند کز شرح آن

12. بی‌زبان با من بگوید نرگس جادوی تو

13. بر سخن دارند گوش اصحاب و دارد محتشم

14. چشم در وقت سخن بر چشم مضمون گوی تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر کسی گفت که چون قد تو شمشادی نیست
* اگر آن قامت و بالاست بگو راست که نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* با ما بساز یکنفس آخر که همچو عود
* ما را بسوخت مطربهٔ پرده‌ساز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
* تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
شعر کامل
حافظ