محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 546

1. من کیستم به دوزخ هجران فتاده‌ای

2. وز جرم عشق دل به عقوبت نهاده‌ای

3. تشریف وصل در بر اغیار دیده‌ای

4. با دل قرار فرقت دل دار داده‌ای

5. از جوی یار بر سر آتش نشسته‌ای

6. وز رشگ غیر بر در غیرت ستاده‌ای

7. پا از ره سلامت دوران کشیده‌ای

8. بر خورد در ملامت مردم گشاده‌ای

9. در شاه راه جور کشی پر تحملی

10. در وادی وفا طلبی کم اراده‌ای

11. در کامکاری از همه آفاق کمتری

12. در بردباری از همه عالم زیاده‌ای

13. چون محتشم عنان هوس داده‌ای ز دست

14. وز رخش کامرانی دوران پیاده‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوشا آن دم کز استغنای مستی
* فراغت باشد از شاه و وزیرم
شعر کامل
حافظ
* دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
* باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
شعر کامل
سعدی
* چو ماه نو سر از پای تواضع بر نمی دارم
* اگر با آن بزرگی آسمان گیرد رکابم را
شعر کامل
صائب تبریزی