محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 548

1. از قید عهد بنده تو خود رسته بوده‌ای

2. عهدی نهفته هم به کسی بسته بوده‌ای

3. خواب گران صبح خبر داد ازین که دوش

4. در بزم کرده آن چه توانسته بوده‌ای

5. مرغ دل آن نبود که ناید به دام تو

6. گویا تو بی‌محل ز کمین جسته بوده‌ای

7. آورده‌ای بپرسش حالم رقیب را

8. خوش ملتفت به حال من خسته بوده‌ای

9. گفتن چه احتیاج که غیری نبوده است

10. در خانهٔ دلم که تو پیوسته بوده‌ای

11. گفتی دلت که برده ندانسته‌ام بگو

12. در دلبری تو این همه دانسته بوده‌ای

13. در برم بهر خدمت شایسته رقیب

14. ای محتشم تو این همه بایسته بوده‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
* زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
شعر کامل
حافظ
* تا ترکش افلاک پر از تیر شهاب است
* ما بی سر و پایان همه نارنج نشانیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* در مسجد و میخانه خیالت اگر آید
* محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم
شعر کامل
حافظ