محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 552

1. ای گل خود رو چه بد کردم که خوارم ساختی

2. آبرویم بردی و بی‌اعتبارم ساختی

3. اختیار کشتنم دادی به دست مدعی

4. در هلاک خویشتن بی‌اختیارم ساختی

5. شرمت از مهر و وفای من نبودت ای دریغ

6. کز جفا در پیش مردم شرمسارم ساختی

7. چون گشودی بهر دشنامم زبان دیگر بخشم

8. کز ستم بسمل به تیغ آب دارم ساختی

9. چارهٔ کار خود از لطف تو می‌جستم مدام

10. چاره‌ام کردی ز روی لطف وکارم ساختی

11. بعد قهر از یاریت امید لطفی داشتم

12. لطف فرمودی به قتل امیدوارم ساختی

13. محتشم آن روز روزم تیره کردی کز جنون

14. بسته زنجیر زلف آن نگارم ساختی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روی خوبت، ماه تابان من است
* ماه رویا! روی خوب از من متاب
شعر کامل
سلمان ساوجی
* دوش به خواب دیده‌ام روی ندیدهٔ تو را
* وز مژه آب داده‌ام باغ نچیدهٔ تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* با غم ایوب نیست رنج مرا نسبتی
* صبرم ازو کم‌ترست، دردم ازو بیش‌تر
شعر کامل
هلالی جغتایی