محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 599

1. دل خود رای مرا برده گل خودروئی

2. ترک خنجر کش مردم کش آتش خوئی

3. طفل نو سلسله‌ای شوخ تنگ حوصله‌ای

4. شاه دیوانه و شی ماه مشوش موئی

5. سر و کارم به غزالیست کزاغیار مدام

6. می‌کند روکش مردم به یک آدم روئی

7. دیده پرنور شود نرگس نابینا را

8. گر به گلشن رسد از پیرهن او بوئی

9. گوش بر بد سخنم کی منهی امروز ای گل

10. خورده بر گوش تو گویا سخن بدگوئی

11. چند سویت نگرم عشوهٔ چشمی بنما

12. عشوهٔ چشم نباشد گره ابروئی

13. عشوهٔ غلب شده بر محتشم آری چکند

14. ناتوانی چنین خصم قوی بازوئی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکنج زلف سیاه تو بر سمن چو خوشست
* دمیده سنبلت از برک نسترن چه خوشست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری
* که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک
* برگ توتست که گشتست به تدریج اطلس
شعر کامل
سنایی