محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 598

1. صورت به این لطافت سیرت به این نکوئی

2. در جسم پاک حور است روح فرشته گوئی

3. بستست خطش از نو دیباچه‌ای که گویا

4. هست آیت نخستین از مصحف نکوئی

5. گر کار خوبی از پیش رفتی به محض صورت

6. می‌کرد نقش دیوار دعوی خوب روئی

7. شغل طبیعت اوست در عین خشم و اعراض

8. زان نرگس سخن گو دزدیده عذر گوئی

9. در کامیابی توست سعی از تو بیش ما را

10. در قتل ماچه لازم چندین بهانه جوئی

11. در جستجوی ما نیست هیچت تعلل اما

12. گاهی که جمع گردید اسباب تندخوئی

13. بوی بهشت دارد این باغ اگرچه حالا

14. در وی مشام جان راست وقت بنفشه بوئی

15. در پاکدامنی‌ها دخلی ندارد اما

16. مانند خرقه پوشان دامان خرقه شوئی

17. هان محتشم درین راه سر نه که سالکان را

18. مشکل بود به این پا راه نیاز پوئی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدا
* برگها را می کند باد خزان از هم جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* مرا به حلقه صحبت مخوان ز تنهایی
* که نخل خوش ثمر من غنی ز پیوندست
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه عقده‌هاست به کار دلم ز بخت سیاه
* که زلف دوست بلند است و دست من کوتاه
شعر کامل
فروغی بسطامی