محتشم کاشانی_دیوانغزلیات از رسالهٔ جلالیه (فهرست)

شمارهٔ 23

1. باز جائی رفته‌ام کز روی یارم شرمسار

2. روی برگشتن ندارم شرمسارم شرمسار

3. در تب عشقم هوس فرمود نا پرهیزیی

4. کاین زمان تا حشر از آن پرهیزگارم شرمسار

5. با رخ و زلفش دلم شرط قراری کرده بود

6. هم از آن شرحم خجل هم زان قرارم شرمسار

7. قول و فعل و عهد و شرطم بود پیشش معتبر

8. پیش او اکنون به چندین اعتبارم شرمسار

9. کار من یکباره مشکل شد در این عشق و هوس

10. ای اجل بازا که من زین کار و بارم شرمسار

11. همچو نعلم پیش او چشم از زمین برداشتن

12. نیست ممکن بس کزان زیبا سوارم شرمسار

13. محتشم بر شاخ دیگر بلبل دل را نشاند

14. من چه نرگس از رخ آن گلعذارم شرمسار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
* که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
شعر کامل
حافظ
* چند چون طفل ز انگشت کسی شیر کشد؟
* ز استخوان چند کسی ناز طباشیر کشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
* چو دور عمر به سر شد درآمدند از پای
شعر کامل
سعدی