محتشم کاشانی_دیوانغزلیات از رسالهٔ جلالیه (فهرست)

شمارهٔ 24

1. ما به یارانیم مشغول و رقیب ما به یار

2. یا به یاران می‌توان مشغول بودن یا به یار

3. یاری یاران مرا از یار دور افکنده است

4. کافرم گر بعد ازین یاری کنم الا به یار

5. چند فرمایندم استغنا و گویندم مزن

6. حرف جز با غیر و روی غیرتی بنما به یار

7. یار تا باشد چرا باید زدن با غیر حرف

8. غیر تا باشد چرا باید زد استغنا به یار

9. ذره‌ای از یاری این یاران فرو نگذاشتند

10. یار را با ما گذارید این زمان ما را به یار

11. ما گدایان قدر این نعمت نمی‌دانسته‌ایم

12. پادشاهی بوده صحبت داشتن تنها به یار

13. گر به دست‌م فرصتی افتد بگویم محتشم

14. از نزاع انگیزی یاران حکایتها به یار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من بر سرآنم که به زلف تو زنم دست
* تا سنبل زلف تو چه سرداشته باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند
* یک‌جا فدای قامت رعنا کنم تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* احوال گنج قارون کایام داد بر باد
* در گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد
شعر کامل
حافظ