مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1029

1. جان بر کف خود داری ای مونس جان زوتر

2. من نیک سبک گشتم آن رطل گران زوتر

3. از باده بسی ساغر فربه کن هر لاغر

4. هر چند سبک دستی ای دست از آن زوتر

5. ای بر در و بام تو از لذت جام تو

6. جان‌ها به صبوح آیند من از همگان زوتر

7. سودای تو می‌آرد زان می که نه قی آرد

8. از سینه به چشم آید از نور عیان زوتر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* احوال پریشانی من موی به مو بین
* کان سنبل شوریده کند پیش تو تقریر
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* هر کجا ویران بود آن جا امید گنج هست
* گنج حق را می‌نجویی در دل ویران چرا
شعر کامل
مولوی
* ضیافتی که در آنجا توانگران باشند
* شکنجه ای است فقیران بی بضاعت را
شعر کامل
صائب تبریزی