مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1078

1. شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر

2. شادیی کان از دلت آید زهی کان شکر

3. بازخر جان مرا زین هر دو فراش ای خدا

4. پهلوی اصحاب کهفم خوش بخسبان بی‌خبر

5. سایه شادیست غم غم در پی شادی دود

6. ترک شادی کن که این دو نسکلد از همدگر

7. در پی روزست شب و اندر پی شادیست غم

8. چون بدیدی روز دان کز شب نتان کردن حذر

9. تا پی غم می‌دوی شادی پی تو می‌دود

10. چون پی شادی روی تو غم بود بر ره گذر

11. یاد می‌کن آن نهنگی را که ما را درکشد

12. تا نماند فهم و وهم و خوب و زشت و خشک و تر

13. همچو شمع نخل بندان کآتشش در خود کشد

14. کاغذ پرنقش و صورت درفتد در آب در


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پشیمانی ندارد خنده بر وضع جهان کردن
* ندارد گریه در پی خنده ای کز زعفران خیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* پر از غلغل و رعد شد کوهسار
* پر از نرگس و لاله شد جویبار
شعر کامل
فردوسی
* تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
* ای شاخ گل رعنا از بهر که می‌رویی
شعر کامل
حافظ