مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1106

1. راز را اندر میان نه وامگیر

2. بنده را هر لحظه از بالا مگیر

3. تو نکو دانی که هر چیز از کجاست

4. گر خطاها رفت آن از ما مگیر

5. روستایی گر بوم آن توام

6. روستایی خویش را رستا مگیر

7. چون مرا در عشق‌ست ا کرده‌ای

8. خود مرا شاگرد گیر ستا مگیر

9. تو مرا از ذوق می‌گیری گلو

10. تا بنالم گویمت آن جا مگیر

11. سوی بحرم کش که خاشاک توام

12. تو مرا خود لایق دریا مگیر

13. از الست آمد صلاح الدین تمام

14. تو ورا ز امروز و از فردا مگیر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
* چو دور عمر به سر شد درآمدند از پای
شعر کامل
سعدی
* گوش اگر داری درین بستانسرا هر غنچه ای
* می کند با صد زبان تلقین خاموشی ترا
شعر کامل
صائب تبریزی
* صنوبر صوف سبز افکنده بر دوش
* درخت بید گشته پوستین پوش
شعر کامل
وحشی بافقی