مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1107

1. در چمن آیید و بربندید دید

2. تا نیفتد بر جماعت هر نظر

3. من زیان‌ها کرده‌ام من دیده‌ام

4. زخم‌ها از چشم هر بی‌پا و سر

5. چشم بد دیدیم ما کز زخم او

6. روسیه گردد عیان شمس و قمر

7. دور باد از رزم شیران چشم سگ

8. دور باد از مهد عیسی کون خر

9. تیر پرانست از چشم بدان

10. خلوت آمد تیر ایشان را سپر

11. لیک چشم نیک و بد آمیخته‌ست

12. قلب را هر کس بنشناسد ز زر

13. زاهدانش آه‌ها پنهان کنند

14. خلوتی جویند در وقت سحر

15. لیک این مستان به حکم خود نیند

16. نیستشان جز حفظ حق حصنی دگر

17. باد کم پران مزن لاف خوشی

18. باد آرد خاک و خس را در بصر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جفا می‌کن جفایت جمله لطف است
* خطا می‌کن خطای تو صواب است
شعر کامل
مولوی
* آن چه بر من کارها را سخت می‌سازد مدام
* بی‌ثباتی‌های صبر سست بنیاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* کسی با شوق روحانی نخواهد ذوق جسمانی
* برای گلبن وصلش رها کن من و سلوی را
شعر کامل
عطار