مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 114

1. اندر دل ما تویی نگارا

2. غیر تو کلوخ و سنگ خارا

3. هر عاشق شاهدی گزیدست

4. ما جز تو ندیده‌ایم یارا

5. گر غیر تو ماه باشد ای جان

6. بر غیر تو نیست رشک ما را

7. ای خلق حدیث او مگویید

8. باقی همه شاهدان شما را

9. بر نقش فنا چه عشق بازد

10. آن کس که بدید کبریا را

11. بر غیر خدا حسد نیارد

12. آن کس که گمان برد خدا را

13. گر رشک و حسد بری برو بر

14. کین رشک بدست انبیا را

15. چون رفت بر آسمان چارم

16. عیسی چه کند کلیسیا را

17. بوبکر و عمر به جان گزیدند

18. عثمان و علی مرتضا را

19. شمس تبریز جو روان کن

20. گردان کن سنگ آسیا را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیگناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
* یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* هست بی صورت جناب قدس عشق
* لیک در هر صورتی خود را نمود
شعر کامل
جامی
* نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
* غلام همت سروم که این قدم دارد
شعر کامل
حافظ