مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 116

1. ای سخت گرفته جادوی را

2. شیری بنموده آهوی را

3. از سحر تو احولست دیده

4. در دیده نهاده‌ای دوی را

5. بنموده‌ای از ترنج آلو

6. کی یافت ترنج آلوی را

7. سحر تو نمود بره را گرگ

8. بنموده ز گندمی جوی را

9. منشور بقا نموده سحرت

10. طومار خیال منطوی را

11. پر باد هدایتست ریشش

12. از سحر تو جاهل غوی را

13. سوفسطاییم کرد سحرت

14. ای ترک نموده هندوی را

15. چون پشه نموده وقت پیکار

16. پیلان تهمتن قوی را

17. تا جنگ کنند و راست آرند

18. تقدیر و قضای مستوی را

19. سوفسطایی مشو خمش کن

20. بگشای زبان معنوی را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* میگساری که لب و چشم تو بیند، داند
* که چرا از نظرم شکر و بادام افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گر خود رقیب شمع است اسرار از او بپوشان
* کان شوخ سربریده بند زبان ندارد
شعر کامل
حافظ
* لباسی دوختم بر قامت دل
* زپود محنت و تار محبت
شعر کامل
باباطاهر