مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1237

1. شنو پندی ز من ای یار خوش کیش

2. به خون دل برآید کار درویش

3. یقین می‌دان مجیب و مستجابست

4. دعای سوخته درویش دل ریش

5. چو آن سلطان بی‌چون را بدیدی

6. غنی گشتی رهیدی از کم و بیش

7. چو اسماعیل قربان شو در این عشق

8. ولی را بنده شو گر نیستی میش

9. چو پختی در هوای شمس تبریز

10. از این خامان بیهوده میندیش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی
* عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
* چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شعر کامل
حافظ
* گفت پیغامبر خداش ایمان نداد
* هر که را صبری نباشد در نهاد
شعر کامل
مولوی