مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1275

1. چون بزند گردنم سجده کند گردنش

2. شیر خورد خون من ذوق من از خوردنش

3. هین هله شیر شکار پنجه ز من برمدار

4. هین که هزاران هزار منت آن بر منش

5. پخته خورد پخته خوار خام خورد عشق یار

6. خام منم ای نگار که نتوان پختنش

7. ای تو دهلزن به قل بنده تو را چون دهل

8. در تو درآویخته همچو دهل می‌زنش

9. گوش همه سرخوشان عشق کشد کش کشان

10. عشق تو داوود توست موم شده آهنش

11. دل همه مال و عقار خرج کند در قمار

12. چونک برهنه شود چرخ دهد مخزنش

13. دل ز سخن مال مال خواست زدن پر و بال

14. پرتو نور کمال کرد چنین الکنش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بوی کافور ازین مرده دلان می آید
* که به این طایفه آمیخت که نامرد نشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
* شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
شعر کامل
حافظ
* باد نوروز که بوی گل و سنبل دارد
* لطف این باد ندارد که تو می‌پیمایی
شعر کامل
سعدی