مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1482

1. چون در عدم آییم و سر از یار برآریم

2. از سنگ سیه نعره اقرار برآریم

3. بر کارگه دوست چو بر کار نشینیم

4. مر جمله جهان را همه از کار برآریم

5. گلزار رخ دوست چو بی‌پرده ببینیم

6. صد شعله ز عشق از گل گلزار برآریم

7. بر دلدل دل چون فکند دولت ما زین

8. بس گرد که ما از ره اسرار برآریم

9. چون از می شمس الحق تبریز بنوشیم

10. صد جوش عجب از خم و خمار برآریم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بکوشیم وز کوشش ما چه سود
* کز آغاز بود آنچ بایست بود
شعر کامل
فردوسی
* فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
* که حیف باشد از او غیر او تمنایی
شعر کامل
حافظ
* بر رهگذرت بسته‌ام از دیده دو صد جوی
* تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی
شعر کامل
حافظ