مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1518

1. من آن ماهم که اندر لامکانم

2. مجو بیرون مرا در عین جانم

3. تو را هر کس به سوی خویش خواند

4. تو را من جز به سوی تو نخوانم

5. مرا هم تو به هر رنگی که خوانی

6. اگر رنگین اگر ننگین ندانم

7. گهی گویی خلاف و بی‌وفایی

8. بلی تا تو چنینی من چنانم

9. به پیش کور هیچم من چنانم

10. به پیش گوش کر من بی‌زبانم

11. گلابه چند ریزی بر سر چشم

12. فروشو چشم از گل من عیانم

13. لباس و لقمه‌ات گل‌های رنگین

14. تو گل خواری نشایی میهمانم

15. گل است این گل در او لطفی است بنگر

16. چو لطف عاریت را واستانم

17. من آب آب و باغ باغم ای جان

18. هزاران ارغوان را ارغوانم

19. سخن کشتی و معنی همچو دریا

20. درآ زوتر که تا کشتی برانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
* هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
شعر کامل
حافظ
* پری رویی و مه پیکر سمن بویی و سیمین بر
* عجب کز حسن رویت در جهان غوغا نمی‌باشد
شعر کامل
سعدی
* در خواب کرده‌ای ز رهاوی مرا کنون
* بیدار کن به زنگله‌ام کانم آرزوست
شعر کامل
مولوی