مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1529

1. شب دوشینه ما بیدار بودیم

2. همه خفتند و ما بر کار بودیم

3. حریف غمزه غماز گشتیم

4. ندیم طره طرار بودیم

5. به گرد نقطه خوبی و مستی

6. به سر گردنده چون پرگار بودیم

7. تو چون دی زاده‌ای با تو چه گویم

8. که با یار قدیمی یار بودیم

9. مثال کاسه‌های لب شکسته

10. به دکان شه جبار بودیم

11. چرا چون جام شه زرین نباشیم

12. چو اندر مخزن اسرار بودیم

13. چرا خود کف ما دریا نباشد

14. چو اندر قعر دریابار بودیم

15. خمش باش و دو عالم را به گفت آر

16. کز اول گفت بی‌گفتار بودیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ارزن اندر آسیا سالم‌تر است از من که هست
* بار عشق او چو کوه و جسم زار من چو کاه
شعر کامل
محتشم کاشانی
* خمار آلوده ام، سود و زیان خود نمی دانم
* به یک پیمانه سودا می کنم دنیی و عقبی را
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون به رنگ زرد من بر می خورد برگ خزان
* زعفران می مالد از خجلت به روی خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی