مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1586

1. خویش را چون خار دیدم سوی گل بگریختم

2. خویش را چون سرکه دیدم در شکر آمیختم

3. کاسه پرزهر بودم سوی تریاق آمدم

4. ساغری دردی بدم در آب حیوان ریختم

5. دیده پردرد بودم دست در عیسی زدم

6. خام دیدم خویش را در پخته‌ای آویختم

7. خاک کوی عشق را من سرمه جان یافتم

8. شعر گشتم در لطافت سرمه را می بیختم

9. عشق گوید راست می گویی ولی از خود مبین

10. من چو بادم تو چو آتش من تو را انگیختم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بدان را نوازش کن ای نیکمرد
* که سگ پاس دارد چو نان تو خورد
شعر کامل
سعدی
* فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
* چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
شعر کامل
حافظ
* ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
* به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
شعر کامل
سعدی