مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1732

1. به حق آنک بخواندی مرا ز گوشه بام

2. اشارتی که بکردی به سر به جای سلام

3. به حق آنک گشادی کمر که می نروم

4. که شد قمر کمرت را چو من کمینه غلام

5. به حق آنک نداند دل خیال اندیش

6. مثال‌های خیال مرا به وقت پیام

7. به حق آنک به فراش گفته‌ای که بروب

8. ز چند گنده بغل خانه را برای کرام

9. به حق آنک گزیدی دو لب که جام بگیر

10. بنوش جام رها کن حدیث پخته و خام

11. به حق آنک تو را دیدم و قلم افتاد

12. ز دست عشق نویسم به پیش تو ناکام

13. به حق آنک گمان‌های بد فرستی تو

14. به هدهدی که بخواهی که جان ببر زین دام

15. به حق حلقه رندان که باده می نوشند

16. به پیش خلق هویدا میان روز صیام

17. هزار شیشه شکستند و روزه شان نشکست

18. از آنک شیشه گر عشق ساخته‌ست آن جام

19. به ماه روزه جهودانه می مخور تو به شب

20. بیا به بزم محمد مدام نوش مدام

21. میان گفت بدم من که سست خندیدی

22. که ای سلیم دل آخر کشیده دار لگام

23. بگفتمش چو دهان مرا نمی‌دوزی

24. بدوز گوش کسی را که نیست یار تمام

25. به حق آنک حلال است خون من بر تو

26. که بر عدو سخنم را حرام دار حرام

27. خیال من ز ملاقات شمس تبریزی

28. هزار صورت بیند عجب پی اعلام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما نقد عافیت به می ناب داده ایم
* خار و خس وجود به سیلاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
* از ازل تا به ابد فرصت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* جهان سر به سر عبرت و حکمت‌ست
* چرا زو همه بهر من غفلت‌ست
شعر کامل
فردوسی